جنگ نرم استکبار بر علیه نظام شکوهمند اسلامی آغاز شده است، این جنگ بعد از پشت سر گذاشتن جریان تهاجم فرهنگی؛ شبیخون فرهنگی،ناتوی فرهنگی وجنگ نرم جدیدترین و جدی ترین نوع مقابله با جمهوری اسلامی می باشد.
در جنگ نرم صدماتی که به یک ملت وارد می شود بسیار سخت تر از جنگ سخت یا همان مقابله نظامی است. در جنگ سخت تمام ملت وظیفه خویش را می دانند و در مقابله با آن به صورت عام و مستقیم بر می خیزند و آثار وتبعات آن هم در دوران پایان جنگ بسیار زود از بین می رود؛ چون عمده تخریب در بخش اقتصادی است و آثار آن با تلاش ؛ کوشش و همت مردم ترمیم می شود.
اما در جنگ نرم هدف دشمنان فرهنگ دینی و ملی یک کشور است و متأسفانه دشمن در غالبهای گوناگون وارد عرصه می شود؛ شناسایی و مقابله با آن دشوار است ، در این عرصه نخبگان و اصحاب فکر و قلم پیشتاز مقابله با این تهدید می باشند.
استکبار برای زدودن فرهنگ دینی و ملی ملت ما با ابزار های مدرن رسانه ای و با هزینه ای گزاف افکار ملت ما مخصوصاً جوانان را هدف قرار داده است و متاسفانه در این عرصه یکه تازی می کند و ما هنوز نتوانسته ایم برنامه ای نو در مقابله با این تهدید نرم طراحی نمائیم ، هنوز در شعارها مانده ایم و تا رسیدن به مرز شعور فاصله داریم.
متولیان امور فرهنگی ودرراسآن وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی باید سکان دار این مبارزه باشد . رسانه ها می توانند نقش بی بدیل را در این تهدید ایفا نمایند. در کشور ما رسانه ها به سه صورت و شیوه اداره می شوند ، رسانه های دولتی ، رسانه های حزبی و رسانه های خصوصی که همگی در قبال این تهاجم وظیفه سنگین دارند و یا به عبارتی در خط مقدم این مبارزه هستند . مقام معظم رهبری بارها پیرامون موضوع های فوق فرمایشات گرانبهایی را مطرح فرمودند ؛که هر یک از آنان فصل الخطاب است وباید به عنوان یک منشور مورد استفاده قرار گیرد.
در طول سالیان گذشته تهاجم فرهنگی را جدی نگرفتیم ؛ تبدیل به پیشخون فرهنگی شد. از کنار شبیخون فرهنگی هم گذر کردیم ناتوی فرهنگی مقابلمان قرار گرفت ؛با آن به شیوه مناسب مقابله نکردیم در یک هجمه ی وسیع به نام جنگ نرم قرار گرفتیم .
در هر میدان نبردی باید برای تجهیز یک گردان رزمی یک تیپ پشتیبانی پای کار باشد؛ تا برای هر یک رزمنده ، ابزار و عدوات مناسب مهیاگردد .
رامین معاون مطبوعاتی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در یک گفتگوی مطبوعاتی ماموریت جدید و بزرگی را برای رسانه ها ترسیم کردند اما چگونگی حمایت از آنان را باز گو ننمودند، رسانه های دولتی که نگرانی ازحیث تامین و پشتیبانی ندارند.
رسانه های حزبی هم از طریق اعتبار حزب خویش تامین می گردند و مطمئناً در اختیار برنامه های احزاب و برنامه های خویش هستند. در این جبهه رسانه ها ی خصوصی که عمدتا در استان ها فعال هستند؛ باید بیشترین نقش را دراین مقابله ایفا کنند .
اما یک سئوال در ذهن نگارنده و اصحاب رسانه ی محلی و استانی نقش بسته است که حامی این رسانه ها چه کس وسازمانی هستند ؟
اقتصاد در استانها که باید در فعالیت بخش اقتصادی و صنعتی متبلور باشدو آنان با تبلیغ تولیدات خویش نقش پشتیبان رسانه ها را عمل نمایند!!در حال رکود و ورشکستگی است!! دولت هم در بحث یارانه ها چند سالی است که گویی صدقه به نشریات محلی پرداخت می نماید.
پس با کدام ابزار و پشتیبانی ما باید در مقابل این هجمه ی سیل آسای دشمن ایستادگی کنیم و مانند بسیجیان دفاع مقدس تبدیل به سیل ویرانگر گردیم و بنیان آنان را از بین ببریم ؟چرا متولیان فرهنگی کشور هنوز نتوانسته اند یک راهکاری مناسب برای رسانه های فعال و اثر گذار در استان ها برنامه ریزی و تدوین نمایند تا آنان فارغ البال به دور از مشکلات اقتصادی و مالی در مقابله با این هجمه به وظیفه خویش عمل نمایند؟؟ مقام رهبری فرمودند: باید آگاهی و بصیرت جامعه را ارتقا بدهیم؛ چون بصیرت بهترین صلاح در مقابل این هجمه هاست .
آقای وزیر و جناب رامین؛ رسانه های محلی سالهاست که به ورطه فراموشی سپرده شدند و متاسفانه عده ای از این وادی برای رسیدن به مقصود خویش بهره می برند و دولت هنوز نتوانسته با حمایتی مناسب از این پتانسیل عظیم در مقابله با جریانات منحرف که در زمان های گوناگون قد علم می کنند استفاده نمایند!!.به هوش باشیم تا ناتوی فرهنگی و جنگ نرم در این وادی از ما سبقت نگیرد؛
پس لطفاً رسانه ها ومطبوعات استانی را دریابید تا آنان مانند بسیجیان بی ادعای دوران دفاع مقدس دشمنان ددمنش ایران اسلامی را سر جایشان بنشانند.
دهقان؛ رئیس خانه مطبوعات و سردبیر هفته نامه پژواک مازندران
